بیتنصدا ◇ نیما جان محمدی
ع. پاشایی ◇ خاموشانِ گویا
از قلب مطبوعات ◇ کامبیز غفوری
اثری که «دنیا»ی ارانی بر ایران گذاشت
محمدرضا پورجعفری ◇ خُردهبُرده
مشت خاکستر ◇ فرشته مولوی
شکوفه محمدی ◇ اهونور
تار و پود ◇ یاسمن اسماعیلی
آیدا مرادی آهنی ◇ باغهای معلق
کارتافیلیا ◇ علی شاهی
امیر زمانی ◇ زبانهای ایرانی
بوطیقای شهر ◇ بهزاد ملکپور
کسرا سعادت ◇ هاراکیری
ایران… ◇ مانی پارسا
پارک اتابک و کنفرانس تهران و باقی قضایا
محسن یلفانی ◇ یار و دیار
پاراگراف ◇ مژده الفت
نجمه موسوی پیمبری ◇ نیمفاصله
دور از مادر ◇ نسیم خاکسار
سهراب مختاری ◇ مهمانی سنگ
یادایاد ◇ سرور کسمایی
پاریس، در آستانهی سال ۲۱ سدهی ۲۱
سروش سیدی ◇ کائوسموتیکس
زندگی بدون ذات: زیستسیاست و قدرت درونماندگاری
با حافظ ◇ تیام خزایی
زهرا خانلو ◇ باروت
خندهٔ مدوسا ◇ زیتون مصباحینیا
شاملو-رؤیایی: بامداد-رؤیا: «بارو». و این نام مجلهای بود که دو تن از بزرگترین شاعران ایران سودای آن را در سر داشتند و نشد. یعنی چهارپنچ شمارهاش چاپ شد اما پیش نرفت، نشد. سودایی شد و نیمقرنی در صندوقچهای ماند و دوام آورد تا امروز؛ روزی از آخرین روزهای آخرین سال این قرن.
بارو دوباره برپا شده است. این بار نه بر روی کاغذ ــ که شاید در این قرن جا بماند، که بر روی صفحات وب ــ که به پیشباز قرن تازه خواهد رفت. هدف «بارو» این است که وعدهگاه نویسندگانی باشد از درون و بیرون ایران، از نسلهای پیش و از نسلهای بعد. بارو از ستونهای مختلفی ساخته شده است هر یک مستقل با نامی جداگانه و نویسندهای ثابت. هر ستون را نویسندهٔ همان ستون به هر طریق که بخواهد بالا میبرد.
نویسندهای کتابش را فصل به فصل خواهد نوشت. نویسندهای سِری به سِری موضوعی را پی خواهد گرفت. نویسندهای جستار به جستار سراغ موضوعات گوناگون خواهد رفت. نویسندگان، همه مستقل از هر حکومت و هر تعلق حزبی. هدف «بارو»، گرد هم آوردن صداهای مستقل جداافتاده است برای نوشتن دربارهٔ زمینه و زمانه و افقهای گسترده در پیش انسانِ اینجایی؛ از ادبیات تا معماری، از موسیقی تا هوش مصنوعی، از فلسفه تا تاریخ، همه پهنههاییست که نویسندگان «بارو» در آنها خواهند نوشت.
«بارو» متعلق به نویسندگانش و «کتابخانهٔ بابل» است. ستونهای «بارو» هر ماه حداقل یکبار بهروز میشوند و هر ماه احتمالاً ستونهایی به ستونهای آن اضافه خواهد شد.
ستونِ ستونهای «بارو» این است: خوانده شدن.