
پائولو کوئیلو پاقدم داشت
پائولو کوئیلو پاقدم داشت هوشنگ گلشیری همچنان در ادبیات معاصر ما چهرهای یکّه است. چهرهایست از روزگاری سپریشده که همپای آن روزها سپری نشده.
پائولو کوئیلو پاقدم داشت هوشنگ گلشیری همچنان در ادبیات معاصر ما چهرهای یکّه است. چهرهایست از روزگاری سپریشده که همپای آن روزها سپری نشده.
میهن آزادی از جملهی «او یک شهروند ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی است» واژهی شهروند را حذف کنید؛ میشود او یک ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی
با آخرین نفسهایش هنگامی که بونوئل در هشتاد و سه سالگی درگذشت، در آگهی ترحیمش در نیویورک تایمز از او با صفاتی همچون «تابوشکن
غیاب در تجربه عشق تا حالا به همذاتپنداری نویسنده با شخصیتهای رمانش فکر کردهاید؟ نویسنده چقدر باید احساس شخصیتهایش را درک کند؟ حاصل این
شکست از ژنهای خود اوئلبک در رمان نقشه و قلمرو، جسارتش را در حرکت روی لبهها به نمایش میگذارد. گشایشی عجیب از درون تابلوی
ویراستاری از نگاه بیرون با نگاه به شرایط امروز نشر ـــ شرایطی که تنگنا از پس تنگنا میآورد ــ شاید کمتر مترجمی پیدا شود که
اسطوره و ادبیات رئالیستی ــ برای بشریت راهی وجود ندارد که به سادگیِ دو بهعلاوهٔ دو یا خط مستقیم به سعادت برسد. فریدریش دورنمات ــ
از نگاه نظمبخش هنر در طبیعت همهچیز با هم در پیوند و تبادل است. هر پدیدهای در پدیدۀ دیگر گذار، و هرچیزی به چیزی دیگر
زمین وطن من نشد کارولینه فون گوندَررُده[1]، شاعربانوی آلمانی قرن نوزدهم و «زمانۀ ناسازگار» او در دهههای پایانی قرن هجدهم، آسمان در زایش هنرمندان،
از چیستی ادبیات و نویسنده «کار ما نویسندگان آن نیست که نامۀ سرگشادۀ عاشقانه بنویسیم، بلکه کار ما تلاش در راه گفتن حقیقت یا آن