لوگو مجله بارو

آزاد عندلیبی

+من

قائد، صنوبر و قهقهه

قائد، صنوبر و قهقهه نگاهی به جستار محمد قائد دربارهٔ احمد شاملو   بیش از یک قرن از انتشارِ نخستین روزنامهٔ ایرانی می‌گذرد. به‌نظرم، اگر پنج قلّهٔ روزنامه‌نگاری را در تمامِ این دوران بتوان نام برد بی‌تردید یکی محمّدِ قائد است‌ـــــ‌«جستارنویسی» در زبانِ فارسی با نامِ او گره خورده. در آنتولوژی‌ای که دو محققِ فرانکوفون دارند از «جستارِ فارسی» تدارک می‌بینند نامِ قائد در کنارِ دهخدا و مسکوب یادآورِ شناخته‌ترین روشنفکرانِ منفردِ لیبرالی‌ست که گرایش و نگرششان تا میانهٔ دههٔ

ادامهٔ مطلب»

فرهاد میثمی:‌ از بدن تا تاریخ

فرهاد میثمی:‌ از بدن تا تاریخ   فرهادِ میثمی یک بدن-تاریخ است، یک چرخشگاهِ جهان‌شناسانه. از لحظاتی‌ست که در تاریخِ یک کشور سلاح از دست غایب می‌شود، کتاب به بدن متصل می‌شود و بدن-کتاب به‌جای سلاح می‌نشینند. کتاب‌هایی که از فرازِ دیوارهای زندان گذشته‌اند و به بدن‌هایی پیوسته‌اند که خود در زمانه و سرزمینی دیگر امتدادِ تاریخیِ همان کتاب‌ها هستند. سرریز شدنِ کتاب‌ها و انسان‌ها در یکدیگر، در تاریخ.     اگر روزی تفنگ و گل و گندم تصویرِ نمادینِ

ادامهٔ مطلب»

ملاحظات دربارهٔ سانسور

ملاحظات دربارهٔ سانسور دوازده اشارهٔ تابستانی   کسانی نفسِ انتشارِ کتاب یا مجله یا هر متنی را در ایران «گردن‌نهادن به سانسور» قلمداد می‌کنند. اگر از ایشان بپرسید که پس چرا ده‌ها نویسندهٔ احتمالاً از شما خوشنام‌تر همچنان در ایران کتاب و مقاله منتشر می‌کنند، لابد اگر به زبان هم نیاورند در ذهنشان پاسخ می‌دهند که آنها هم گردن گذاشته‌اند. همین‌قدر کژمژ، همین‌قدر ساده، همین‌قدر خام. همین‌قدر. چرا چنین نگاهِ تک‌بُنی و ساده‌ای هنوز در نزدِ کسانی مقبول است؟ دوازده

ادامهٔ مطلب»

تالاب‌تش اصوات

تالاب‌تش اصوات   نگاهی به ترجمه‌ی احمد شاملو از شعر «پهناب گوادل‌کویر»، اثر فدریکو گارسیا لورکا پهناب گوادل‌کویر از زیتون‌زاران و نارنجستان‌ها می‌گذرد. رودبارهای دوگانه‌ی غرناطه از برف به گندم فرود می‌آید. دریغا عشق که شد و بازنیامد! پهناب: چرا کلمهٔ El río را «پهناب» معنی کرده است، نه رود یا رودخانه یا نهر یا شط؟ چرا کلمه‌ای انتخاب کرده که در این معنی در فرهنگ لغت‌ها معنا و مدخل نشده است؟ گوادل‌کِویر: چرا نام این رود یعنی Guadalquivir را

ادامهٔ مطلب»

دیاسپورای محمود کیانوش

دیاسپورای محمود کیانوش   بی‌بی‌سی فارسی نوشت: «محمود کیانوش، شاعر، نویسنده و خالق مجموعهٔ “نامه‌ای از لندن” درگذشت». این تنها خبری‌ست که این پنج‌شش ساله بی‌بروبرگرد از این بنگاه خبری باور کرده‌ام. سال‌هاسال آن‌طور که شنیده‌ام برنامه‌های رادیویی در بی‌بی‌سی اجرا می‌کرد ناشناس. پس خبر درست است، وقتی که در استودیو خبری از مجری مشهور ناشناس نشده باشد. چنان ناشناس که شماری از پرسنل تازه‌وارد بنگاه خبری نیز به جایش نمی‌آورده‌اند. تنها مواجهه‌ٔ شخصی‌ام با محمود کیانوش بر سر کتاب‌هایش بود.

ادامهٔ مطلب»

پشتیبان بارو در Telegram logo تلگرام باشید.

مسئولیت مطالب هر ستون با نویسنده‌ی همان ستون است.

تمام حقوق در اختیار نویسندگانِ «بارو» و «کتابخانه بابل» است.