ماکیاولی و رنسانس
ماکیاولی و رنسانس امروزه بسیاری از کشورهای جهان در نام خود عنوان جمهوری را یدک میکشند و جنبشها و احزاب سیاسی بسیاری در اقصینقاط
ماکیاولی و رنسانس امروزه بسیاری از کشورهای جهان در نام خود عنوان جمهوری را یدک میکشند و جنبشها و احزاب سیاسی بسیاری در اقصینقاط
حماسهای برای جهان داستان به هزاران سال پیش از دوران «ارباب حلقهها» بازمیگردد، پیش از آنکه «سائورون» [لُرد تاریکی] هنوز برای خودش کسی باشد.
گم شدن در هزارتوی ابدی ابهام انقلاب برای هر سرزمینی بویی دارد، چهرهای، ردپایی در غبار، زخمی که چون داغ بر دل تاریخ آن
فلسفهی روانگردان دقیقترین توصیف از کانت شاید این باشد: فیلسوف قانون و نظم. کانت شیفتهی نظمهاست. نظم زمانی ادراک، نظم علت و معلول که
آبتنیِ ابدی با مادام بوواری در دریاچهٔ آرسنیک یوسا در عیش مدام شخصیتهای داستانی را پایدارتر از اشخاص واقعیِ زندگی تلقی میکند، وقتیکه دیگر
تاریخ علیه تاریخ کمتر اندیشمند معروفی به اندازهی ابنخلدون متحمل نسیان و بیاعتنایی غریب نسلهای پس از خود شده است. از این حیث او
روزی روزگاری فلسفه «پس تو مدرسه به شماها چی یاد میدن!؟» ریشۀ این سوال یا در واقع این جملۀ توبیخی والدین هنگام مواجهه با
کافکای ما تا به حال به سبک داستاننویسی کافکا توجه کردهاید؟ نه زبان فاخری دارد، نه استعاره و مجازی. نه روایت را میپیچاند، نه
در کشاکش متن و تاریخ متن مهمتر است یا زمینههای شکلگیری آن؟ آیا میتوان افلاطون را به فرهنگ یونان باستان فروکاست یا فیالمثل ماکیاولی
دن کیشوتی برای امروز ما آیا تا به حال یک دن کیشوت را دور و بر خود دیدهاید؟ یعنی کسی که چنان تحت تأثیر