لوگو کتابخانه بابل

حماسه‌ای برای جهان

فرزندان هوروین

حماسه‌ای برای جهان

 

داستان به هزاران سال پیش از دوران «ارباب حلقه‌ها» بازمی‌گردد، پیش از آنکه «سائورون» [لُرد تاریکی] هنوز برای خودش کسی باشد. اوایل تاریخ است و تنها چند دهه از پا به عرصه گذاشتنِ آدمیانی می‌گذرد که سخت برای بقا می‌جنگند و پیوسته از تاریکیِ رو به گسترش «مورگوث» [خدای تاریکی] می‌گریزند.

تمام اینها برای خواننده‌ای که می‌خواهد شناختن دنیای «تالکین» را از این کتاب آغاز کند همچون راز و رمزی دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد، اما قدرت تراژیک نهفته در روایت نویسنده همه‌چیز را ساده می‌کند و خواننده پس از خواندن سطور آغازین و احساس کردنِ سرمای شمالیِ سرزمین‌هایی که در زمانهٔ «فرودو» [همو که حلقهٔ قدرت را به درون آتش نابودی انداخت] و یاران حلقهٔ دیگر به زیر آب رفته‌اند، درمی‌یابد که قرار نیست در انتها فرزندان هورین رستگار بشوند! کتاب، چرخ‌دندهٔ اصلی‌ای دارد که به عاقبت هر خویشکاریِ اِلف [نژادی از موجودات افسانه‌های تالکین] و هر انسان رنگی شوم می‌پاشد؛ رنگی که به‌تمامی پیامد نفرین مورگوث است، نفرین خدایی که از عالم خدایان طردش کرده‌اند.

«تورین»، فرزند ارشد «هورین»، که می‌بایست نسل آدمیان را حفظ کند و شاه آنان باشد اما قربانی کینهٔ آن خدا به پدرش شده است، «تورامبار» لقب دارد؛ یعنی ارباب سرنوشت. اما امان از آن سرنوشتی که هرچه می‌کنی از عاقبت شومش رهایی نمی‌یابی! مسالهٔ تالکین همچون بسیاری از تراژدی‌های کلاسیک، به دست آوردنِ عنان سرنوشت قهرمان است درحالی‌که می‌داند پیشگویی‌ها و نفرین‌ها سرنوشتی شوم را رقم زده‌اند و از همان آغازِ ماجرا نیروهای مرگ به آستانه رسیده.اند و بر در می‌کوبند. در هر حال، نویسنده در میانهٔ ناامیدی حاکم بر فضای دوران اول، با پیش کشیدن تقابلی دوگانه یک قهرمان دیگر را از آستین بیرون می‌کشد: «تور» فرزند دیگرِ آدمیان که از چشمِ همیشه‌نگران سیاهی می‌گریزد و شانس دائماً یارش است!

تالکین در سال‌های افسردهٔ جنگ جهانی اول و پیش از آنکه «هابیت» و ارباب حلقه‌ها را بنویسد نوشتن این روایت‌ها را آغاز کرد و به‌طور مستمر ادامه داد و این خود دلیلی است که می‌توان از ابتدا و بدون اطلاع قبلی با فرزندان هورین روبرو شد و دانسته از هر اتفاق داستان حیرت کرد. با اینکه این روایت‌ها هیچ‌گاه یک کتاب منسجم نبوده‌اند، «کریستوفر» فرزند تالکین پس از مرگ پدرش چاپشان کرد تا دیگربار دنیای افسانه و واقعیت روزمره در هم آمیزند و «فرزندی دیگر» تراژدی را به حماسه تبدیل کند. حماسه‌ای برای جهان.

✍️ نریمان مرتاض‌هجری

قبلی / بعدی

به اشتراک بگذارید

قبلی / بعدی

Email
Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram