
حرکت بر مرزهای شرّ
حرکت بر مرزهای شرّ فیلسوفها قائل به دو نوع شرّ در جهان هستند: «شرّ اخلاقی» مثل کشتار که ناشی از عمل اختیاری انسان است
حرکت بر مرزهای شرّ فیلسوفها قائل به دو نوع شرّ در جهان هستند: «شرّ اخلاقی» مثل کشتار که ناشی از عمل اختیاری انسان است
موهبت توقف شر مثل وبا از دل یک نفر به ذهن او سرایت میکند و از ذهن او به ذهن تمام آدمهایی که متقاعد
ببر، ببر سفید فرض کنید در جایی چشم به جهان بگشایید که حق رؤیا داشتن و آرزو کردن و اساساً هر انتخابی از همان
در حسرت بازگشت به مالپاییس – «چیز نابی خوردهای؟»– «تمدن خوردم»– «چی؟»– «تمدن مسمومم کرد؛ آلوده شدم»این گفتگوی میان برنارد و وحشی است. دو شخصیت
بلیت یکسرهای به سوی غمآوا اگر نویسنده باشید و بخواهید فضایی خلق کنید که شخصیت داستانتان در آن و در مدتی کوتاه از خامی کودکانهای
راهنمای کاربران مغز وقتی برای حل مشکلی پیش یک روانشناس میروید، او از احساسات شما در آن مقطع میپرسد: خشمگین هستید؟ اندوهگیناید؟ میلی به
در زمان خواهد آمد [«بلوم پیش از رسیدنشان به مقصد دربارهی توالی نامرتب تاریخهای ۱۸۸۴، ۱۸۸۵، ۱۸۸۶، ۱۸۸۸، ۱۸۹۲، ۱۸۹۳، ۱۹۰۴ چه فکری میکرد؟»
پیامبر مورخ اینکه روش و منش یک نثر تاریخنگارانه چگونه باید باشد، بحث درازدامنیست. سبکها و مکتبهای تاریخنگاری از یک منظر سبکها و مکتبهای
مسیح-شدن، یا، دعوت شیطان مسیح پیامبر نبود، خود خدا بود در هیأتی متجسد. ترکیب «خدای متجسد» مفهومی است به غایت پیچیده و پارادوکسیکال، و