ودای هندو از دانشگاه کلمبیا   ماجرا از اینجا شروع شد:‌ داروین داشت در آکسفورد سخنرانی می‌کرد که ناخدای کشتی‌اش رابرت فیتزروی کتاب مقدس را

هنر زشت   احتمالاً برای یک انسان غربی، ماسک آیینی آفریقایی ممکن است وحشتناک باشد و او را بترساند، حال آنکه همین ماسک برای یک

زن‌ها، دیوارها، درها یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های یک داستان، رخدادی اپیفانیک است. رخداد اپیفانیک یعنی تجلی چیزی که قبلاً در مورد واقعیت نمی‌دانستیم و یکهو

سنگرهای غریزه   شاید این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به مفهوم وطن بیاندیشیم. وطن ریشۀ ما است بخشی ارزشمند در وجودمان که زخم

حرکت بر مرزهای شرّ   فیلسوف‌ها قائل به دو نوع شرّ در جهان هستند: «شرّ اخلاقی» مثل کشتار که ناشی از عمل اختیاری انسان است

روح دنیای مدرن   عنوان کتاب بارون دو منتسکیو ما را به ژرفنای سطور جمهوریِ افلاطون پرتاب می‌کند. جایی که سقراط، با تمهیدِ توازی نفس

رام‌‌کردن حیوان سرکش یکی از انگیزه‌های تغییر در اتمسفر سیاسی تمامی جوامع امید است؛ امید به وضعیتی بهتر از امروز و دیروز. فرض کنید به

تا سیاهچالهٔ تخیل   این کتاب به‌بهترین نحو نشان می‌دهد که یک دانشمند چطور می‌تواند نویسنده هم باشد؛ می‌تواند همان‌قدر که عدد و فرمول بلد

سه قطره خون   قطرهقطرهقطرهسیاهِ جوهری گشت‌وگذار فکر، جمع‌آوری واژه‌ها و عبارات و اصطلاحات، نشستن و برخاستن با آدم‌هایی از قشرهای مختلف، خواندن، گوش سپردن،

طاعون لاکانی   همه‌‌ چیز از آن روز در بهار سال ۱۹۵۴ آغاز می‌شود که «ژاک لاکان» در میانه یکی از سمینارهای خود، صحبت خود