دموکراسی و شرم
آیا حقیقتاً با برقراری دموکراسی میتوان به سعادت سیاسی دستیافت یا اینکه دموکراسی صرفاً وسیلهایست که چونان چاقوی جراحی ممکن است بهجای مداوای بدنِ بیمارِ اجتماعِ سیاسی، سبب مرگ آن شود؟ اینکه میگویند زادگاه دموکراسی، یونان باستان و شهر آتن است، چه معنایی دارد و ارتباط آن با دموکراسی نمایندگی، دموکراسیِ لیبرال یا دیگر انواع دموکراسی، نظیر سوسیالدموکراسی، چیست؟ بهدیگر سخن، دموکراسی آتنی که مظهر اعلای دموکراسی به معنای قُدمایی کلمه است، چه تفاوتی با دموکراسی مدرن دارد؟ خانم آرلین ساکسونهاوس، در کتاب بیان آزاد و دموکراسی در آتن باستان، خوانندهاش را با «داستان دو مفهوم» آشنا میکند؛ دو مفهومی که بیش و پیش از هر چیز، مقوم بنای شکوهمند دموکراسی آتنی بودند. این دو مفهوم، «بیانِ آزاد» و «شرم»، یا چنانچه بخواهیم به یونانی بیان کنیم، پارِسیا و آیدوس هستند؛ دو مفهوم بنیادینِ فلسفهی سیاسی در یونان باستان. بیان آزاد را میتوان تاحدی دریافت و نسبت آن را با دموکراسی سنجید اما چرا شرم؟ بیان آزاد قلهی دستاوردهای سیاسی در دموکراسی آتنی محسوب میشد و تجسم آزادی سیاسی در میان شهروندان. در این معنا، بیان آزاد نمیتوانست نسبتی با شرم داشته باشد؛ قسمی فردگرایی سفتوسخت که در برابر عقاید عامه و نظرات دیگران ابایی از ابراز نظر فردی نداشت و از این حیث، بیشرم بهشمار میرفت. این بیشرمی میتوانست وجهی منفی نیز داشته باشد، چراکه نهتنها به شهروندان اجازه میداد تا اعتنایی به نظرات دیگران و احیاناً منافع و خواستهای آنان نداشته باشند، بلکه توجیهی برای فریب و دروغ نیز فراهم میکرد. چگونه اهالی آتن تنش ذاتی موجود بین این دو مفهوم را مدیریت میکردند تا آسیبی به هیچیک وارد نشود؟ با علم بهاینکه در دموکراسی مدرن، آزادیِ بیان اصولاً ابزاریست در دست شهروندان برای مقابله با دولت، این امر چه درسهایی به ما انسانهای مدرن در باب دموکراسی مدرن میآموزد؟ کتاب جذابِ خانم ساکسونهاوس، پاسخیست به این قبیل پرسشها.