
کدام جامعه؟
کدام جامعه؟ شیوهی نوشتن داستانهای فلسفی-تخیلی این است که نویسنده در قامت یک فیلسوف-رماننویس روبروی جامعه میایستد، نظرات، عقاید و گرایشهای خُرد مردم جامعه
کدام جامعه؟ شیوهی نوشتن داستانهای فلسفی-تخیلی این است که نویسنده در قامت یک فیلسوف-رماننویس روبروی جامعه میایستد، نظرات، عقاید و گرایشهای خُرد مردم جامعه
ازخودبیگانگی یک شاعر «شعر سرزمینی است که در آن هر گفتهای تبدیل به واقعیت میشود. شاعر دیروز گفتهاست: زندگی همچون گریهای بیهوده است؛ و
رویای سلت احتمالاً بارها به این اندیشیده باشید که «قهرمان ملی» کیست؟ این سؤال ممکن است کمی حساسیتبرانگیز باشد چراکه سخت میتوان انتظار داشت
هیچکس برگزیده نیست در رمان زوال فرشته، خواننده به جهان عجیبی پا میگذارد. افسانهای تکرارشونده در کتابهای آیین بودیسم و هندو به واقعیت تبدیل
روایت پرواز آدمهایی هستند که موقعیت خاص شغلیشان سودای نوشتن را در سرشان میاندازد چون دلشان میخواهد لحظات خاصی که تجربه کردهاند، با دیگران
کابوسهای یهودا کسی نمیداند چرا آن «در» بسته است. چرا زنِ جدی و بدخلق، اما محبوب اهالی محل، درِ خانهاش را به روی مردم
حکومتهای ادبی ـــ نویسندهی مورد علاقهتان کیست؟ ـــ این نویسندهی مشهور در جهان و این نویسندهی مشهور در ایران. بعضی از شما در پاسخ
شیاد و اتوپیا دیالکتیک خاموش تانگوی شیطان را میتوان در پرتو قاعدهی تحکمآمیز ویتگنشتاین فهمید: «فکر نکن، ببین!» در این رمان در وهلهی اول،
دریچهای در اختیار ابلهان شکسپیر در مکبث میگوید: «زندگی داستانیست لبریز از خشم و هیاهو که از زبان ابلهی حکایت میشود و معنای آن
نابهنگامی یک صدا اگر ارزشهای حاکم بر اخلاق و جهانبینی یک جامعه ارزشهایی مردانه باشد، زنها راهی ندارند جز این که مردانه تربیت شوند.