
فیلسوف نقابدار
فیلسوف نقابدار تاکنون شارحین بسیاری تلاش کردند تا گره بستهی کلاف پرپیچ «چنین گفت زرتشت» نیچه را باز کنند و کوشیدند تا از رهگذر
فیلسوف نقابدار تاکنون شارحین بسیاری تلاش کردند تا گره بستهی کلاف پرپیچ «چنین گفت زرتشت» نیچه را باز کنند و کوشیدند تا از رهگذر
فروید: اقتصاد لیبیدویی و الاهیات سیاسی کمتر آموزهای در تاریخ بشر به اندازهی «توحید» در شکلدادن به آنچه تمدن بشری میخوانیم نقش داشته است.
سیاستِ فیلسوفانه اجتماع سیاسی چیست؟ قانون چیست؟ عدالت چیست؟ فضیلت چیست؟ بهترین شیوهی زندگی چیست؟ این پرسشها، و پرسشهایی از این دست، قدمتی به درازنای
انسان، برج بلند اعتراض حکومتهای استبدادی و کمونیستی و توتالیتر تا کجا پیش خواهند رفت؟ یعنی اگر شرایط کلی زندگی دست آنها را باز میگذاشت
چه کسی نگاه میکند؟ تصور کنید در ورزشگاهی مملو از جمعیت نشستهاید و مسابقهای ورزشی نگاه میکنید. در این میان گاهی که جذابیت بازی
طبقۀ مبتلا به بیعدالتی چرا بیعدالتی منجر به بیاخلاقی میشود؟ آیا انسان «مبتلا به بیعدالتی» برای گرفتن حق پایمال شدهاش از هر حدی میگذرد؟
انسان، بی ردای خدایی خدایان سرنوشت را باور نمیکنند و آنچه از میان لبهای جادوگران گوریده بیرون میجهد، در نظرشان زوزۀ بادیست که فقط
ایران ما، ایران آنها با آریستوفانس در خراسان به دنبال رویداد ناگوار مشهد ایران که در آن یک فرد تکفیری با چاقو بر سه
سرنوشت: دادگاه لاهه؟ با نگاهی به کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسید اثر اسلاونکا دراکولیچ اگر کسی امروز از هر جوان افغانستانی بپرسد که مهمترین مشکل
جدال جوامع چندملّیتی، از نوع جدال خدایگان و بنده است. کتاب ویل کیملّیکا را میتوان مانیفستی برای مدافعان برابری در جدال هگلیستی خواند. من خواندن این کتاب را برای آنهایی که درد سرکوب و ستم گروهی را کشیدهاند و تکثرگرایی را تجربه نکردهاند یا کردهاند، توصیه میکنم. افغانستان نیز از جمله کشورهایی است که بیثباتیهایش ریشه در مناسبات ناعادلانه تباری دارد. ما اغلباً میدانیم که چرا مبارزه میکنیم، اما نمیدانیم که برای چه میرزمیم. توصیه من این است که این کتاب را بخوانید تا بدانید که برای چه چیزی مبارزه میکنیم.