
داستانها و انسانها
داستانها و انسانها داستانخوان باشيد يا نباشيد، شنونده خوبی براي قصههای آدمها باشيد يا نباشيد، شما را از داستان رهایی نيست. وقتی صبح چشم
داستانها و انسانها داستانخوان باشيد يا نباشيد، شنونده خوبی براي قصههای آدمها باشيد يا نباشيد، شما را از داستان رهایی نيست. وقتی صبح چشم
تاریخ طبیعیِ حق «حق گرفتنی است، نه دادنی.» این ضربالمثل را از کودکی دائماً به ما گوشزد کردهاند و احتمالاً زیست روزمرهی ما نیز
تئاتر، جیغ و طاعون آنتونن آرتو در سال ۱۹۳۳ طی یک سخنرانی با عنوان «تئاتر و طاعون» در دانشگاه سوربن، پس از آنکه متوجه
مگر خاک و مگر سنگ جهان آشفتهتر از آن است که برای ما معناهای منظم و مرتبی همچون زبان و ادبیات بسازد. کاملاً برعکس،
جهان کتابها در نظر یک عاشق ادبیات، یکی از جدیترین مسائل ادبی، نحوهی تأثیر متنها بر جهان است. کتابها چگونه بر جهان اثر میگذارند؟
جنگ و صلح دربارهی «جنگ و صلح» چه میتوان گفت؟ هیچ! شاید به نظرتان این «هیچ» خیلی کلیشهای و راهی برای فرار نویسنده از
اصالتِ خودخواهی! سرنوشت این کودک چه خواهد شد؟ او که از دیدن درختانی که هرس میشوند سخت ناراحت میشود، چون فکر میکند دردشان میگیرد
جاودانگی – نام رمانت چیست؟ – سبکی تحملناپذیر هستی. – فکر میکنم قبلا کسی آن را نوشته است. – خودم نوشتم! اما آن موقع
نویسندهی قمارباز تصویر یک نویسندهی بزرگ احتمالاً باید چنین چیزی باشد: کسی که صبح تا شب و شب تا صبح پشت میز نشسته، مدام
نوشتن با تبر مدتی پیش متنی برای معرفی «برادران کارامازوف» نوشتم که با تصویر یک تبر شروع شده بود. دبیر تحریریه مرا توبیخ کرد