لوگو کتابخانه بابل

تحلیل رمان

کتابخانه بابل

کتابخانه یا برج؟

کتابخانه یا برج؟   فرض کنید با چنین متنی روبه رو شوید: «کتابخانهتنهاچیزیکهدوربارهدربمبئیاینبناینویسندهمدورنامحدودامادایرهمی‌توانستمتصورفرسنگهااینکتابمعبدبودکهمیتوانستدورانیاستکنموسالهایشبستهکتابیمتناوبدرحریقیسروانتسباشدباستانییادورانیبودمیشودویرانشدهبود»نظرتان چیست؟ کاملاً بی‌معنا و غیرقابل‌خواندن؟ درست است اما قبول کنید که همین

بی در کجا

ادوارد سعید، و خودِ خودش

ادوارد سعید، و خودِ خودش   مرثیۀ محمود درویش را در سوگ ادوارد سعید با دکلمۀ خود شاعر شنیده‌اید؟ شعری استثنایی‌ست. دکلمه‌اش هم. اما اینجا

بنیاد کلی‌گرایی

اجتماع نقیضین

اجتماع نقیضین   «و من ای برادران چون به نزد شما آمدم، نیامدم با فضیلت کلام و حکمت بلکه شما را از اِعلامِ خدا آگاه

مارش رادتسکی

زوال تولستوی

زوال تولستوی   رمان‌های سقوط و زوال همیشه تاریک‌اند، «مارش رادتسکی» از همه تاریک‌تر. فرض کنید تولستوی با عینک کافکا بنویسد. نه از آن شادی

تعهد اهل قلم

توی صورت کدام‌ یکی، اول تف کنم؟

توی صورت کدام‌ یکی، اول تف کنم؟   از آخرین باری که روزنامه خوانده‌اید چند وقت می‌گذرد؟ از آخرین باری که رغبت کرده‌اید روزنامه‌ای را

پرومته یا اُدیپ؟

پرومته یا اُدیپ؟

پرومته یا اُدیپ؟ جدال بر سر چیستی، تاریخ، خاستگاه و حتی میزان اهمیت مفهومی به نام مدرنیته، در تاریخ اندیشه‌ی غرب، قدمتی به اندازه‌ی خود

تظاهر در تظاهر

تظاهر در تظاهر   من گاهی اینجا «معرفی کتاب» می‌نویسم. می‌آیم و ادعا می‌کنم چیزهایی که می‌گویم در کتاب‌ها هستند. اما شما از کجا مطمئن

جنگ آخر الزمان

کلیسا همیشه پشت در است

کلیسا همیشه پشت در است   شاید تا به حال بارها به تعریف واژۀ روشنفکر اندیشیده باشید، به دغدغۀ این قشر و این که چه

حکومت نظامی

شامگاه: شیلیِ پساآلنده

شامگاه: شیلیِ پساآلنده   ببخشید! خانۀ نرودا کجاست؟دخترک مسیری را نشان می‌دهد. اتومبیل راه می‌افتد. وسوسه‌ای مقاومت‌ناپذیر یقۀ مانونگو ورا را می‌چسبد تا برگردد و

درد بی‌خویشتنی

بی‌خویشتنی فلسفی آقای مترجم

بی‌خویشتنی فلسفی آقای مترجم   چرا دریابندری نهایتاً از برابرنهاد مرسوم‌تر «ازخودبیگانگی» برای Alienation احتراز می‌کند، برابرنهاد کم‌کاربردتر «بی‌خویشتنی» را برمی‌گزیند، و نام کتاب خود