سیاستِ فیلسوفانه
سیاستِ فیلسوفانه اجتماع سیاسی چیست؟ قانون چیست؟ عدالت چیست؟ فضیلت چیست؟ بهترین شیوهی زندگی چیست؟ این پرسشها، و پرسشهایی از این دست، قدمتی به درازنای
سیاستِ فیلسوفانه اجتماع سیاسی چیست؟ قانون چیست؟ عدالت چیست؟ فضیلت چیست؟ بهترین شیوهی زندگی چیست؟ این پرسشها، و پرسشهایی از این دست، قدمتی به درازنای
چه کسی نگاه میکند؟ تصور کنید در ورزشگاهی مملو از جمعیت نشستهاید و مسابقهای ورزشی نگاه میکنید. در این میان گاهی که جذابیت بازی
کمان نیچه نیچه میگفت فلسفهی یک فیلسوف مانند تیری است که از چلهی کمان رها شده است. فیلسوف فلسفهاش را در کمان میگذارد و
اشکهای واقعی اگر قرار است سینما موضوع فلسفه باشد، باید این فهم سادهانگارانه را کنار بگذاریم که سینما شیوهی خوبی برای بیان مضامین فلسفیست، زیرا
باید دور ریخت! تئودور آدورنو در سال ۱۹۶۱، در آغاز دههای که میرفت تا در آن تمام تلقی پیشین از هنر دگرگون شود، نظریهی
قانون و خشونت قانون مهمترین دستاورد زندگی جمعی و سیاسی آدمی است. قانون وضع شد نه برای سرکوب ما، که برای تضمین این که
قیصر یهودی پولس قدیس را میتوان پیچیدهترین فیگور تاریخ الاهیات مسیحی دانست. او نزدیکترین قدیس به و درعینحال دورترین آنان از، مسیح بود. هرگز فرزند
معجزهٔ حاکم و اقتدار الوهی سیاست مدرن یک شاخصهی بارز دارد: کسی برای ما تصمیم نمیگیرد، ما مردم هستیم که برای سرنوشت خود در جامعه
آمریکا یا فرانسه؟ انقلاب بهتر است یا اصلاح؟ بهبود مستمر یا انهدام و بازساخت؟ اتصال یا گسست؟ شاید اینها و بسیاری از مضامین فلسفی و
تجسد خدا و تأسیس امر سیاسی کلمه، لوگوس، به هیأت جسم درآمد و در میان ما ساکن شد. از این پس لاجرم الاهیات ناظر به