
از پتِلپورت تا پطرزبورگ
از پتِلپورت تا پطرزبورگ بچه که بودم یکبار پدربزرگم مرا فرستاد داسی برایش بیاورم. از کِیفِ الاغسواری دیر برگشتم. وقتی برگشتم اخمی کرد گفت:
از پتِلپورت تا پطرزبورگ بچه که بودم یکبار پدربزرگم مرا فرستاد داسی برایش بیاورم. از کِیفِ الاغسواری دیر برگشتم. وقتی برگشتم اخمی کرد گفت:
جوانب ادبیات دوستی میگفت چون جامعهشناسان ما کلاً اهل ادبیات به معنی مثلاً خواندنِ رمان، محض لذت بردن صرف نیستند مطلب درخوری هم تولید
قربانی عریانی صداقت خویش صداقت چه رابطهای با کلام دارد؟ چه رابطهای با تفکر دارد؟ چرا انقدر خواستنی و در عین حال دور از دسترس
یافتم! یافتم! آرتور کستلر، نویسندهی کتابهای بزرگی چون «ظلمت در نیمروز» و «خوابگردها»، کتابی دربارهی خلاقیت نوشته که هیچ ارتباطی به کتابهای روانشناسی بازاری
مسیح-شدن، یا، دعوت شیطان مسیح پیامبر نبود، خود خدا بود در هیأتی متجسد. ترکیب «خدای متجسد» مفهومی است به غایت پیچیده و پارادوکسیکال، و
بدن، هرزهگویی، ضیافت در کارناوال چه نیرویی به حرکت درمیآید و آن نیرو چه قوهی جاسنگین متضادی را دستکم یکچند پس میراند؟ کارناوال جشنوارهٔ بدنها
همه میخواهند زنده بمانند فرض کنید دارید توی خیابان راه میروید، یکهو فرشتهای نازل میشود و براتی به دستتان میدهد که عمرتان را تا
آنجا که تخیل جنونآمیز میشود سال ۱۲۰۴ است. چهارمین موج جنگهای صلیبی. بائودولینو، مشاور و دوست پادشاه فردریک اول، به قسطنطنیه آمده تا استاد
غمگینترین رمان دنیا بریتانیای قرن ششم میلادی. رومیها رفتهاند و ساکسونها و بریتونها را به حال خود گذاشتهاند. بخاری نامحسوس در غرب پراکنده شده
حق اشتباه کردن تا حالا به این فکر کردهاید که «اشتباه کردن» یکی از حقوق انسانی است؟ تا حالا فکر کردهاید که اصرار بر