لوگو مجله بارو

جهان پارسی‌زبان

جهان پارسی‌زبان

| حمیدرضا توکلی |

 

گمان می‌کنم بهتر باشد از مفهومی آغاز کنیم که سخت غریب افتاده: «جهان پارسی‌زبان».

امروز در میان طبقهٔ تحصیل‌کرده و فرهیختهٔ ما و حتی در صف شیفتگان زبان و ادب فارسی، بسیاری هستند که تصوری حتی مبهم از قلمرو کنونی زبان فارسی ندارند. نمی‌دانند ازبکستان، تاجیکانی دارد پارسی‌گو. از قول و غزل پارسی قوالان پاکستانی شگفت‌زده می‌شوند و هنگامی که ترجیع ترانه‌ای تاجیکی به گوششان می‌خورد که: «شاهنامه وطن است»، مقیم مقام حیرت می‌شوند. طرفه آن‌که در ایران، رمان نویسندهٔ افغانستان از ترجمهٔ انگلیسی دگربار به پارسی گزارده می‌شود! استادان زبان و ادبیات فارسی حتی تجددطلبانی که دانشگاه را به خاطر بی‌توجهی به ادب زمانه نقد می‌کنند، شناختی از شعر و داستان افغانستان و تاجیکستان و… ندارند. پژوهش‌های ادب معاصر و بررسی‌های مربوط به زبان فارسی هم غالباً بر پایهٔ این فرض نهاده شده که قلمرو تحقیق و دایرهٔ مصادیق، همانا مرزهای کنونی ایران است و بس.

اگر این دغدغهٔ جغرافیایی را در چشم‌انداز تاریخی قرار دهیم، ماجرا پیچیده‌تر می‌شود و غم‌انگیزتر. قلمروی زبان‌های ایرانی در گذر روزگاران بسیار فراخ بوده و کران تا کران را در بر می‌گرفته. از پارسیان و پارسی‌سرایان هندوستان گرفته تا نشان‌های فرهنگ و زبان ما در ترکستان چین وارمنستان و قفقاز تا آسیای صغیر و حتی شرق اروپا و شمال آفریقا، سربه‌سر دورنمایی را پدیدار می‌سازند که پس پشت جهان پارسی‌زبان جای دارد. از بلم‌رانان چینی سدهٔ هشتم که در برابر چشمان حیرت‌زدهٔ آن جهانگرد مراکشی شعر سعدی را پاروزنان آواز می‌کردند، تا انبوه فرهنگ‌ها و دستور زبان‌ها و تذکره‌های شاعران پارسی در هند و چین، تا عروس ترکستان چین که هنوز سر سفرهٔ عقد به پارسی می‌گوید قبول کردم، تا نامه‌های پارسی صدرالدین قونوی به خواجه نصیر، تا مجالس و سماع‌های پارسی مولانا که می‌سرود:

مسلمانان! مسلمانان! زبان پارسی گویم

که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی!

تا غزل‌های پارسی سلطان سلیم و سلطان سلیمان عثمانی، تا دعای فارسی آخر سماع‌های امروز مولویه. این چند اشاره البته حرفی‌ست از هزاران. اما چه جای دریغ که بر اهل معنی شد سخن اجمال‌ها، تفصیل‌ها.

یادآور شویم که یک بچهٔ کلاس‌اولی در کشوری مثل فرانسه یا یک نوآموز زبان فرانسه در همان درس اول، با نقشهٔ جهان فرانسه‌زبان، این مفهوم را به حافظهٔ تصویری می‌سپارد و از آن پس به هزار و یک شیوه به پیوندهای آن زبان و فرهنگ با یک چشم‌انداز جغرافیایی/تاریخی توجه و معرفت می‌یابد. در کتاب‌خانه و حتی کتاب‌فروشی به قفسهٔ ادبیات فرانسوی‌زبان می‌رسیم؛ نه فرانسه. همین طور در رسانه‌ها طبیعتاً کشور فرانسه در مرکز توجه جای دارد اما در مرحلهٔ بعد بخش‌های دیگر جهان فرانسوی‌زبان در چشم‌دیدار است. این نکته را در مورد زبان‌های دیگری چون انگلیسی و آلمانی هم می‌توان سراغ گرفت.

چه بسا تصور رود توجه به جهان پارسی‌زبان و معرفی آن، به هر روی جنبهٔ نظری دارد و در عمل گرهی نمی‌گشاید. شاید ستایش شورمندانهٔ آن‌همه دیروز به نظر برسد که ما را از شناخت امروز و ساختن فردا باز می‌دارد.

اما چنین چشم‌اندازی در قدم نخست، فهم ما را از جایگاه زبان فارسی دگرگون می‌کند. درمی‌یابیم که با یک رسانهٔ بین‌الاقوامی بی‌مانند سروکار داریم که نمی‌توان آن را آسان‌گیرانه با زبان‌ها و گویش‌های محلی، در ستیزه قرار داد. اتفاقاً گویش‌های رنگ‌به‌رنگ از نظر نسبتی که با این زبان یا به تعبیری فرازبان، دارند، ارزشی دیگر و فزون‌تر یافته‌اند. در مورد زبان‌هایی هم که در خانوادهٔ زبان‌های ایرانی نیستند و در گوشه و کنا ر ایران و جهان پارسی‌زبان حضور دارند، مانند ترکی و عربی، باز پیوندهای آن زبان‌ها و ادبیاتشان با فارسی و ادب فارسی، می‌تواند ما را از جنگ و جدالی نابخردانه، به گفت‌وگویی فرهنگی گذر دهد.

یادآوری این نکته بایسته است که جهان پارسی‌زبان در این روزگار، قلمروی تازه یافته است و آن مهاجران پارسی‌زبانند که این‌سو و آن‌سوی جهان پراکنده‌اند. پیداست ادراک مفهوم جهان پارسی‌زبان می‌تواند این پراکندگان را مجموع سازد و نه تنها از فراموشی فارسی در نسل‌های بعدی مهاجران جلوگیری کند بل به گسترش و معرفی این زبان در آفاق جهان بینجامد.

تأمل در جهان پارسی زبان، ما را آسان‌آسان به این معنی راهنمون می‌شود که مشکل از زبان فارسی نیست؛ بل از فارسی‌زبانان است! زبانی که در گذار روزگاران و دشواری‌ها و مخاطره‌های گونه‌گون، تن به خاموشی و فراموشی نداده و در قلمروهای مختلف توانمندی خود را نمایانده است.

دغدغه‌های عمیق و تجربه‌های جدی و به‌ویژه اندیشیدن در هر میدان و قلمرویی از سوی اهل یک زبان، در آن میدان. قلمرو زبان را زایا و پرورده می‌سازد. پس باید از پارسی‌زبانان همت طلبید؛ پارسی‌زبانانی که خود را یک جهان می‌بینند؛ جهانی که روی در شدن دارد.

 

 حمیدرضا توکلی
دانشگاه سمنان

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ نظرتان دربارۀ این متن چیست؟ ‌

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پشتیبان بارو در Telegram logo تلگرام باشید.

مسئولیت مطالب هر ستون با نویسنده‌ی همان ستون است.

تمام حقوق در اختیار نویسندگانِ «بارو» و «کتابخانه بابل» است.

Email
Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram