لوگو مجله بارو

بازگشت به سرچشمه‌های زلال زبان

بازگشت به سرچشمه‌های زلال زبان

| یزدان منصوریان |

 

چند سال پیش حین داوری مقاله‌ای دیدم واژه «عدم» ۹۸ بار در متن تکرار شده است. در فرم داوری خطاب به نویسنده نوشتم برای تمام ترکیباتی که با «عدم» ساخته‌اید واژه‌های دقیقی در فارسی داریم. مثلاً به جای «عدم وجود» می‌شود گفت: «فقدان»، «نبود» یا «نیستی». بعد هم یادداشتی درباره این موضوع نوشتم با عنوان «امان از عدم!» که فراخوانی بود برای ساده‌نویسی در متون دانشگاهی. اکنون که به آن مقاله و  آثار مشابه فکر می‌کنم از خود می‌پرسم به راستی چرا گفتار و نوشتار ما دچار چنین بن‌بستی شده است. گنجینه زبان فارسی که بسیار غنی و گسترده است. افزون بر این، فارسی زبانی زنده و زاینده است و همیشه می‌توان واژگان نو در آن ساخت. پس چرا ما در این کار ناموفقیم؟

بی‌تردید دلایل متعددی وجود دارد که به دو مورد اشاره می‌کنم. نخست، سایه سرد سانسور بر سر نویسنده است. نویسنده‌ای که از ساطور سانسور می‌هراسد، ناخودآگاه جان کلامش را پشت متنی پیچیده پنهان می‌کند، و چه پناهی بهتر از «حشو»! حشو در لغت به معنای پنبه و پشم است که در بالش و لحاف و جامه پر کنند. در نگارش هم به معنای سخنی زائد و بیهوده‌ است که اطلاع روشنی در اختیار خواننده قرار نمی‌دهد. البته حشو ملیح در ادبیات جای خودش را دارد که بحث دیگریست. در اینجا منظورم «حشو قبیح» است که متن را سنگین و از معنا تهی می‌‌کند.

ممکن است بپرسید کار سانسور حذف کلمه‌هاست و نه افزودن بر متن، پس چگونه منجر به حشو می‌شود؟ بله، سانسور متن را قیچی می‌کند، اما پیامدهای منفی فراوانی بر سلوک و منش مردم دارد که یکی از آن‌ها ترویج پرگویی و همان‌گویی (تاتولوژی) است. جامعه‌ای که گرفتار سانسور باشد ناگزیر خودش را پشت پرگویی پنهان می‌کند. به این ترتیب، چه بسا نویسنده بیشتر بنویسد، اما کمتر با مخاطب خود به روشنی و با صراحت سخن می‌گوید.

دلیل دیگر این بن‌بست دور ماندن از سرچشمه‌های زلال زبان است. زیرا فارسی در سرشت خود زبانی زنده و زاینده است و هر بیتی از شاهنامه یا سایر متون کهن ما گواهی بر این مدعاست. اما افسوس که اغلب ما به دلیل کم‌خوانی و خرده‌خوانی از این گنجینه بی‌بهره‌ایم. با این حال، من به آینده زبان فارسی بسیار امیدوارم. زیرا هر روز جوانه‌های ارجمندی بر قامت بلند این درخت کهنسال می‌روید که نویدبخش آینده‌ای روشن است. مثلاً در سال‌های اخیر پیوسته بر تعداد گروه‌های شاهنامه‌خوانی افزوده می‌شود و این بازگشت به سرچشمه‌های زبان خبر خوبی است.

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ نظرتان دربارۀ این متن چیست؟ ‌

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پشتیبان بارو در Telegram logo تلگرام باشید.

مسئولیت مطالب هر ستون با نویسنده‌ی همان ستون است.

تمام حقوق در اختیار نویسندگانِ «بارو» و «کتابخانه بابل» است.

Email
Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram