لوگو مجله بارو

سامان صمدی

پساپارسیّت

سویه‌هایی از دانش آهنگسازی و نُت‌نویسی

سویه‌هایی از دانش آهنگسازی و نُت‌نویسی برایان فِرنیهو هیچ گفتمانی از یک سویه‌ی خاص از دانش آهنگسازی، مادامی که عاجز از سازگاری با نگرش زیبایی‌شناختیِ آن منشِ هنری باشد که پی‌ریزی‌اش بنیان‌های عینی مبحث را شکل می‌دهد، نمی‌تواند تفهیم نافذی از موضوع داشته باشد؛ چه آن تکنیک‌های گسترش متریال موسیقایی باشد، و یا گونه‌های نت‌نویسی. چون بی‌گمان هیچ سامانه‌ی بدون ارزشی وجود ندارد (مخصوصاً آن‌هایی که تظاهر به چونان بودن دارند) ناگزیر باید با قواعدی کلی آغاز کرد که، مادامی

ادامهٔ مطلب»

اَشا

اَشا   باززاد سوگنامه اَشم وُهو راه یکی است و آن راستی‌ست، راستی خوشبختی‌ست، و خوشبختی از آن کسی است که راستی را تنها برای راستی بخواهد.1 فردریش نیچه به فلسفه‌ی راستی به سانِ فروزه‌ای بنیادین برای پیمانه‌ی سنجش ارزش پرداخته است. او راستی را، با تمام شایش‌های نهانی ناگوارش، برای روبه‌جلو درنوردیدن زندگی بایسته می‌انگارد. «کوه‌های راستی را هرگز بیهوده نخواهی نورد: یا امروز اوج خواهی‌گرفت، یا توان خود را خواهی ورزید برای فردا بالاترخاستن.» وگرچه نیچه راستی را

ادامهٔ مطلب»

موسیقی مقامی پساپارسی

موسیقی مقامی پساپارسی   راهبُرد تئوریک به کوشش برای دستیابی یا نزدیکی به یکنواختی یادشده، به پژوهش و آزمایش برای بازتخطیط1 یک گام میکروتنال نو پرداختم؛ گامی که دربردارنده‌ی همه‌ی میکروتن‌های ردیف موسیقی ایرانی آمیخته با دوازده شیاربندی نیم‌پرده‌ای از اعتدال یکسان موسیقی غربی باشد. یک پُشته‌ی تازه‌ساخت از نواک‌ها که در آن شایشِ سفر از هر مقام به مقامی دیگر فراهم باشد؛ با اندیشه‌ی کوچ‌گر2 دلوزی — خانه‌به‌دوش در یک فضای نامحدود ریزوم‌وار. از این رو، روشی گسترانیدنم برای

ادامهٔ مطلب»

یک نواک‌فضای ریزوماتیک و یکنواخت

یک نواک‌فضای ریزوماتیک و یکنواخت     دلوز و گواتاری سرگذشت موسیقی غربی را تاریخ خلاقه‌ای پندارند که در آن تمامی ساخته‌های بدیع به گواه یا در پاسخ به یک بحران پدید آمده‌اند. همزیستیِ کاربردیِ پنداره‌های دستگاهِ موسیقی ایرانی و اعتدال یکسان دوازده-تنی موسیقی غربی شاید با یک جهان‌بینی متعارف نگره‌ای دوسویه-ناسازگار انگاشته شود، و در یک یگان‌گستره، دست‌نایافتنی؛ پنداشتی که یادآور مفهوم اینکامپاسبیلیتیِ گاتفرید لایبنیتس است. من در این پژوهش، اما، در چارچوب فلسفیِ گرویده به مفاهیم بازشناخته‌شده با

ادامهٔ مطلب»

دیباچه

دیباچه   سامانه‌ی مقامی موسیقی کلاسیک ایرانی سده‌هاست که در کهربا گرفتار آمده‌ست. موسیقی دستگاهی ایران، ردیف‌شده در دوران قاجار، خود پی‌آمد یک سیستم مقامی کهن‌تر است که گویا هفت سده‌ی گذشته آغاز به دگردیسی کرده است. من آهنگساز و پژوهشگر، همواره شیفته‌ی موسیقی کلاسیک فرهنگ غرب و چگونگی پیشرفت و دگردیسی آن در درازنای تاریخ، از دوران اولیه تا پسامدرن، بوده‌ام. سال‌ها نیک‌نگری و اندیشه در کارم، گرایشی به پژوهش درباره‌ی این پرسش‌ها در من آفرید؛ چگونه می‌توان با به‌کاربستن مقام‌های

ادامهٔ مطلب»

پشتیبان بارو در Telegram logo تلگرام باشید.

مسئولیت مطالب هر ستون با نویسنده‌ی همان ستون است.

تمام حقوق در اختیار نویسندگانِ «بارو» و «کتابخانه بابل» است.