از دور به نزدیک شاید سادهترین راه تعریف سینما و نقاشی این باشد: سینما هنر تصاویر متحرک است و نقاشی هنر تصاویر ثابت. حال چه خواهد شد اگر به وارونگی این تعاریف بیاندیشیم؟ یعنی سینما با تصاویر ثابت سر
چه کسی نگاه میکند؟ تصور کنید در ورزشگاهی مملو از جمعیت نشستهاید و مسابقهای ورزشی نگاه میکنید. در این میان گاهی که جذابیت بازی از دست میرود، لحظاتی بازی را رها میکنید و به تماشاگران روبرو «نگاه» میکنید: چهرههایی
طاعون لاکانی همه چیز از آن روز در بهار سال ۱۹۵۴ آغاز میشود که «ژاک لاکان» در میانه یکی از سمینارهای خود، صحبت خود را نیمهتمام رها میکند، سیگار برگ کج و معوج مشهورش را بر لب گذاشته و