لوگو کتابخانه بابل

سلبریتی جذاب کتاب‌باز

یادداشت‌های کتابفروش خیابان انقلاب

سلبریتی جذاب کتاب‌باز

یادداشت‌های کتابفروش خیابان انقلاب ــ‌ ۱

 

کتابخانهٔ بابل چند روز پیش پرسیده بود «این که مؤلف یا مترجم یا معرفِ یک کتاب به‌اصطلاح ”سلبریتی“ باشد، در انتخابتان برای مطالعه مؤثر است؟ چرا؟» پاسخ‌ها به این پرسش جالب است. اکثر نظردهندگان نوشته‌اند که اگر پای سلبریتی وسط باشد بله، مؤثر است. البته مؤثر است در نخریدنِ آن کتاب! یعنی وجود سلبریتی باعث نمی‌شود که نظردهندگان نسبت به آن کتابِ بخصوص خنثا باشند. اثر معکوس دارد. با این حال، چند پرسشِ دیگر پیش می‌آید که معمولاً از کتابخوان‌ها که می‌آیند کتابفروشی می‌شنوم یا ازشان می‌پرسم. اینجا در یادداشتِ اول بخشی از گفتگویی را با یک مشتری کتابخوان نوشته‌ام. احتمالاً شما هم چنین گفتگوهایی را در کتابفروشی تجربه کرده باشید:

 

چرا بعضی ناشرها شهوت همکاری با سلبریتی‌ها دارند؟

□ معلوم است: کسی از اسکناس بدش نمی‌آید. ناشر قبل از هرچیز یک بنگاه اقتصادی‌ست. بنگاه اقتصادی‌ست اما فقط بنگاهی اقتصادی نیست. یعنی به‌طور تاریخی صرفاً بنگاه اقتصادی نبوده. بخشی از فرایند مدرن‌شدن این جامعه درست یا غلط بر دوش ناشرها قرار گرفته. در مقاطعی بدیل ناشران دولتی و دانشگاهی شده‌اند و توانسته‌اند نویسندگان مستقل و دیگراندیش را حمایت کنند تا بتوانند بنویسند و دم درِ بروکراسی و روابطِ قبیله‌ای نمانند. به حلقه‌های فکری و ادبی شکل داده‌اند و توانسته‌اند در جایگاه یکی از اجزای نهاد روشنفکری قرار بگیرند. نگاهی به نیل و فرانکلین و امیرکبیر کافی‌ست تا استحکام این ادعا مشخص شود. اما آنچه باعث می‌شود بعضی ناشرها له‌له بزنند، به هر دری بزنند، به هر کاری تن بدهند که بتوانند دو تا سلبریتی بگذارند توی ویترین این است که وجه «بنگاه» بودنِ ناشر بر وجه «فرهنگی»اش غلبه کند.

 

◼ این چه ایراد و ضرری دارد؟

□ اقتصادی که نگاه کنیم ایراد که ندارد هیچ، خیلی هم خوب است. اما اگر آن وجه تاریخی و فرهنگیِ ناشر خصوصی را مد نظر داشته باشیم قضیه فرق می‌کند: در چنین شرایطی سلبریتی به جای نویسنده می‌نشیند. سلبریتی ــ که معمولاً بدون «دستاورد» و «پایگاه فکری» و عمدتاً خلق‌الساعه به وجود آمده ــ در جایگاهی قرار می‌گیرد که به‌طور تاریخی دستاورد دیگران است. سلبریتی همان‌قدر که با پول ساخته شده، با پول هم رنگ عوض می‌کند. بگویی یک صفحه بنویس درمی‌ماند اما حرفش هزار برابر آنها که صدها صفحهٔ درست نوشته‌اند خریدار دارد. خودت را نبین. حرف از میلیون‌ها مخاطب است. چشم و اخم و قد و بالا جذاب‌تر از سلسلهٔ جملات نویسنده‌جماعت جذاب‌تر است به‌هرحال. مسئله تسلط آن چشم و ابروست بر ذهن و خلاقیت و تفکر. جامعه‌ای که سلبریتی بر حوزهٔ اندیشه‌اش حکمفرمایی کند جامعه‌ای‌ست نمایشی که با چرخش سریال‌ها و فیلم‌ها می‌چرخد. بگذریم.

 

□ حالا من از تو می‌پرسم. چرا با اینکه این‌همه آدم علیه سلبریتی‌ها می‌نویسند و موضع می‌گیرند، همچنان حرفشان در لایه‌هایی از جامعه مؤثر است و کارشان سکه است؟

◼ نمی‌دانم. شاید چون آنها همیشه رسانه‌های فراگیر میلیونی دارند حرفشان هم بیشتر شنیده می‌شود و آدم‌های بیشتری درگیرشان می‌شوند. در زمینهٔ کتاب کمتر حرف می‌زنند، شاید می‌دانند که دست‌شان زود رو می‌شود و ضررش به سودش نمی‌ارزد. بیشتر در این دو سه ساله است که تب کتابخوان جلوه‌کردنشان بالا رفته و ادا و اطوارشان را با کتاب هم نشان می‌دهند. یکی «هستی و زمان» هایدگر را در قابی لایک‌گیر و کامنت‌خور جاساز می‌کند، یکی مجموعهٔ شعر می‌دهد بیرون، یکی خودش را گوینده فرض می‌کند و کتاب صوتی می‌خواند، یکی به‌لطف مترجم و ویراستارِ گمنامِ بخت‌برگشته مترجم هم می‌شود و بگیر برو تا آخر. معلوم است که ناشری هم پیدا می‌شود و سهمش را از این سفره برمی‌دارد. حالا هزارها نفر هم اعتراض کنند چه می‌شود؟ حساب بانکیِ ناشر زورش به اعتبارش می‌چربد. قضیه همین است باور کن.

 

□ قبول. به‌نظرت راهی نیست که جلوی این روند مخرب گرفته شود؟

◼ جلوش را نمی‌شود گرفت. پول و رسانه و قدرت پشتش است. فقط می‌شود افشایش کرد. در همین شبکه‌های مجازی باید قضیه را آن‌قدر گفت و گفت و جنبه‌های احمقانه‌اش را نشان داد که مدام آدم‌های بیشتری در جریان قرار بگیرند. راهی جز این نیست. راه‌های دیگری هم هست: نویسنده و مترجم و ناشر خوب را پیدا کرد، حمایتش کرد. قدرت پشت‌گرم به پول و رسانه را فقط با کار جمعی در همین رسانه‌های کوچک شخصی می‌شود پس زد. راه دیگری ندارد. حالا کی حاضر است وقت و انرژی بگذارد پای چنین کارهایی؟ کی حوصله دارد اصلاً؟ اینجاش قسمت سخت ماجراست. واقعاً کی پای کار است تا احساس نکنی تنهایی؟

□ نمی‌دانم. شاید همان هزارها نفری که می‌گویی. بدبینی بجاست، ولی فقط هم نمی‌شود بدبین بود. بگذار اصلاً از خودشان می‌پرسم. چیزی می‌نویسم و از همان‌ها می‌پرسم شاید نتیجه‌ای گرفتیم. تو هم بنویسی بد نیست.

قبلی / بعدی

به اشتراک بگذارید

قبلی / بعدی

Email
Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram