
فیفی در زیربغل زوزه میکشد
فیفی در زیربغل زوزه میکشد گوه هنرمندْ پیهرو مانزونی را دیدهاید یا به یاد دارید؟ همان نود قوطی سیگرمیِ کنسروشده که حالا شصت سالی
فیفی در زیربغل زوزه میکشد گوه هنرمندْ پیهرو مانزونی را دیدهاید یا به یاد دارید؟ همان نود قوطی سیگرمیِ کنسروشده که حالا شصت سالی
زمان زوال یک خانوادهی تاجر ورشکسته و به آخر خط رسیده، مجبور میشود خانهاش را، «زیباترین خانهی شهر» را بفروشد و یک خانوادهی تاجر
آینهٔ خالی غالباً در صحبت از امپرسیونیسم شاخصترین نقاشانی که به ذهن هر شنوندهای میآیند ادگار دگا و کلود مونه هستند (دومی حداقل به
اینها منم «این طرحها که میبینید، این شکلها، این نقاط، این خطوط، این رنگها، همه در مناند. در درونِ من. اینها منم. سیال همچون
میهنِ آزادی از جملهی «او یک شهروند ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی است» واژهی شهروند را حذف کنید؛ میشود او یک ایرانی، انگلیسی یا آمریکایی
کتاب کتابها کوندرا در زندگیاش کارهای زیادی کرده است. یک رسالهی فلسفی نوشته در ضدیت با ایدهی «بازگشت جاودان» نیچه. او میگوید اگر قرار
از فراماسونری تا اینستاگرام تاریخدان مشهور در این کتاب سروقتِ پستوهای پنهانپیدای تاریخ رفته است. سراغ آن پستوها که همیشه آبستن شایعه و اوهاماند.
ما و مرگ همه میمیریم. دیر یا زودش چندان مهم نیست اما بالاخره روزی میرسد که ما قطعاً و حتماً در این جهان نخواهیم
نمایشنامهنویس رئیسجمهور «هموطنان عزیز، در طی این سالهای گذشته، رئیسجمهورهای قبلی در چنین روزی به شکلهای مختلف راجع به یک مضمون واحد برایتان سخن
تاریخ هنرِ دیگر آن هنگام که تاریخنگاری سیرهنویسی نباشد، ابزاریست برای درک این نکتهی حیاتی که مورخان هنر چگونه هنر را به تاریخ معطوف