تالابتش اصوات
تالابتش اصوات پهناب گوادل کویر از زیتونزاران و نارنجستانها میگذرد. رودبارهای دوگانهی غرناطه از برف به گندم فرود میآید. دریغا عشق که شد
تالابتش اصوات پهناب گوادل کویر از زیتونزاران و نارنجستانها میگذرد. رودبارهای دوگانهی غرناطه از برف به گندم فرود میآید. دریغا عشق که شد
ضدِ یادنامه لابد در قفسهٔ کتابفروشیها و کتابخانهها جشننامهها و یادنامهها و ارجنامههایی دیدهاید که آنقدر قطور هستند که جلد کالیکو/گالینگور لازم داشته باشند
وصیت نيمی از سنگها، صخرهها، کوهستان را گذاشتهام با درّههايش، پيالههای شير بهخاطر پسرم نيم دگر کوهستان، وقف باران است. دريایی آبی و آرام
زمین وطن من نشد کارولینه فون گوندَررُده[1]، شاعربانوی آلمانی قرن نوزدهم و «زمانۀ ناسازگار» او در دهههای پایانی قرن هجدهم، آسمان در زایش هنرمندان،