تاریکخانهی آدم
تاریکخانهی آدم روزگاری بود که نمیشد مام میهن را به جانودل دوست نداشت. همه اگر «وطنم وطنم» میخواندند یا نمیخواندند، این قدر بود که گمان بریدن و گریختن از زادبوم رویا یا سودا نمیشد و میشد که «مراد جهان» در سرزمین مادری در دسترس باشد. ایران مادری بود که فرزند خلفش دینش را به او ادا میکرد و فرزند ناخلفش هم به بلندپایگی و ارج و ارزش او دودل نمیشد. حالا، شاید از بد حادثه یا غفلت خودمان یا