تحریرهای اسکندریه
هنوز بیرقیبترین خوانندهی جهان عرب است. صدایش صدای یک ملت بود. مصرْ گرم و تشنه میشنیدش. مصرْ بعد از صدایش در انقلاب ۱۹۵۴، دچار یک استسقاء ملی شد. مرضی که از جهان عرب، به دنیا
هنوز بیرقیبترین خوانندهی جهان عرب است. صدایش صدای یک ملت بود. مصرْ گرم و تشنه میشنیدش. مصرْ بعد از صدایش در انقلاب ۱۹۵۴، دچار یک استسقاء ملی شد. مرضی که از جهان عرب، به دنیا
ما او را در وان حمامش پیدا کردیم. شلوار جینش افتاده بوده جلوی در، و پیراهنش پای وان. انگار که آبتنیکنندهای با ذوق، یک لحظهٔ عمیق و زیبای آب را زیر نور خورشید کشف کرده
بعد عاشق شد. یکدفعه. وسط امتحانهای ترم دو. وقتی بهار با ارتعاش نوجوانی جوری همساز میشود که آدم انگار مدام روی لبهی یک بلندی ایستاده. ورقهی حسابان را پُر و مثل ورق زر داده بود
Hengameh Golestan: Witness 1979 series ۱ بگذارید از اینجا شروع کنم. بهمن مظفری را آدمهای زیادی نمیشناسند. آخر دههی چهل و اول دههی پنجاه نویسنده بوده. یعنی خودش میگفته هست و تنها داستان چاپشدهاش در
صورت استخوانی، شقیقههای فرورفته، و چشمخانههایی مثل لانهی پرندگان. محصص، رسام ارژنگی و هانیبال او را اینگونه کشیدند. اما بهترین پرتره از نیما را خود نیما ساخت وقتی گفت: «باید نیما یوشیج باشی که مثل
[یادداشتی دربارهی اتاق سبز، ساختهی فرانسوآ تروفو] مدتها قبل از اینکه اتاق سبز را بسازد، فرانسوآ تروفو اینجا وآنجا دربارهی ایدههای آن با دوستانش حرف زده بود و برایشان نوشته بود؛ اما شاید جالبترین نکته را در نامهی
پشتیبان بارو در تلگرام باشید.
مسئولیت مطالب هر ستون با نویسندهی همان ستون است.
تمام حقوق در اختیار نویسندگانِ «بارو» و «کتابخانه بابل» است.