لوگو کتابخانه بابل

آزاد عندلیبی

برج و میدان،‌از فراماسونری تا اینستاگرام

از فراماسونری تا اینستاگرام

از فراماسونری تا اینستاگرام   تاریخ‌دان مشهور در این کتاب سروقتِ پستوهای پنهان‌پیدای تاریخ رفته است. سراغ آن پستوها که همیشه آبستن شایعه و اوهام‌اند. تاریخ را معمولاً اسناد و مدارک منظم و مدونی شکل می‌دهند که بایگانی‌ دولت‌ها در

ودکای لیاخوف

ودکای لیاخوف   مرداد آن روز ظهر که در میدان توپخانه مقابل چوبهٔ اعدام ایستاده بود باید زیر لب گفته باشد «ولی جنگ کلمه را نباختم» و نیشخندی میان انبوه ریش‌هایش نشسته باشد. یپرم خان ارمنی که بالا رفتنش را

نمایشنامه‌نویس رئیس‌جمهور

نمایشنامه‌نویس رئیس‌جمهور   «هموطنان عزیز، در طی این سال‌های گذشته، رئیس‌جمهورهای قبلی در چنین روزی به شکل‌های مختلف راجع به یک مضمون واحد برایتان سخن گفته‌اند: این که کشور چقدر شکوفا شده، این که تولید فولاد به میلیون‌ها تن رسیده،

دو قرن تنهایی

دو قرن تنهایی   اعدامش را شاید بتوان اولین «اعدام تشریفاتی» یا «اعدام سرپایی» یک صدراعظم در تاریخ ایران دانست. پیش از آن‌که هلیکوپتر در زندان قصر بنشیند، پیش از آن‌که کیفرخواست محتوم را بشود، پیش از آن‌که در حیاط

ضدِ یادنامه

ضدِ یادنامه   لابد در قفسهٔ کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌ها جشن‌نامه‌ها و یادنامه‌ها و ارج‌نامه‌هایی دیده‌اید که آن‌قدر قطور هستند که جلد کالیکو/گالینگور لازم داشته باشند تا بتواند آن عطف چهارپنج‌سانتی را نگه دارد. عزا و بانگِ واویلا و اغراق از

پناهندگی به وزارت درد

پناهندگی به وزارت درد   نویسنده پیش از شروع رمان در صفحه‌ای نوشته است که «راوی، داستان او، شخصیت‌ها و موقعیت آنها در رمانی که خواهید خواند همه خیالی‌اند. حتی شهر آمستردام کاملاً واقعی نیست.» البته می‌توان این حرف او

وصیت

وصیت   نيمی از سنگ‌ها، صخره‌ها، کوهستان را گذاشته‌ام با درّه‌هايش، پياله‌های شير به‌خاطر پسرم نيم دگر کوهستان، وقف باران است. دريایی آبی و آرام را با فانوس روشن دريایی می‌بخشم به همسرم. شب‌های دريا را بی‌آرام، بی‌آبی با دلشوره‌های

تورات پست‌مدرن

تورات پست‌مدرن کتاب را باز می‌کنید و به اولین صفحه‌اش برمی‌خورید:   ۶ میلیون سال پیش ــ آخرین نیای مشترک انسان و شامپانزه. ۲/۵ میلون سال پیش ــ تکامل انسان در آفریقا. اولین ابزارهای سنگی. ۳۰۰ هزار سال پیش ــ

پائولو کوئیلو پاقدم داشت

پائولو کوئیلو پاقدم داشت   هوشنگ گلشیری همچنان در ادبیات معاصر ما چهره‌ای یکّه است. چهره‌ای‌ست از روزگاری سپری‌شده که همپای آن روزها سپری نشده. از آن روز که نویسندهٔ خوشبخت «کیمیاگر» در محاصرهٔ اشتیاق صاحبان یقهٔ آخوندی و دوربین‌ها

روح پراگ

آخرین دقایق اعدامی

آخرین دقایق اعدامی دههٔ شصت میلادی. پراگ. خورشیدِ پراگ مردد و بی‌رغبت خودش را از کوه‌های هربنی بالا می‌کشد. زندانیِ محکوم به اعدام آخرین طلوع را دیده است یا نه، نمیدانم. شاید با خودش گفته که این هم روزی از