مشکل: شأن فارسی
| حامد باشهآهنگر |
ما زبانورزان چون دستمان به پایبست نمیرسد، ناگزیر به نقش ایوان بند میکنیم: وامواژهها و گرتهبرداریها و کژتابیهای ترجمه را آینهی سکندر میکنیم و احوال ملک دارا را زنگارخورده و نامصقول میبینیم. امّا اگر نقش ایوان نابسامان باشد، آیا حتماً خانه نیز از پایبست ویران است؟!
به نظرم زبان فارسی در سطح کلان حال و روز خیلی بدی هم ندارد! قند پارسی در منطقه رواج گسترده دارد و خود را با وضع جدید زندگی بهخوبی سازگار کرده است. فارسی زبان ادبیّات نو و کهن، زبانی تناور در فضای مجازی، و محمل فیلم و سریال و نمایشنامه، و تجارت و دین و آموزش و سیاستورزی است. افزون بر اینها، فارسی وارد سپهر اندیشه و دانش نیز شده و دستکم کوشیده است در این حوزهها نیز گلیم خود را از آب بیرون بکشد. بنابراین، در سدهی اخیر وضع زبان فارسی نسبت به روند تاریخی دویستسالهی صفوی تا قاجار رو به جلو بوده است. منظورم این است که از وند و تکواژ نباید زیاد بترسیم. با این چیزها قرار نیست اتّفاق هولناکی بیفتد و نسلهای آینده به انگلیسی یا روسی صحبت کنند و دیگر شاهنامه و حافظ را نفهمند.
بگذارید یک جور دیگر بگویم: هر اتّفاق هولناکی اگر هم قرار باشد رخ بدهد، با کنکاش در سطح خُرد زبانی و وامواژههراسی و سرهگرایی شخصی نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. فارسی امروز تنها یک مشکل کلان دارد و آن هم به این شکل از میان نمیرود. نام این مشکل «شأن» است.
اگر زبانی از شأنیت خود بیفتد، از اصل افتاده است نه از اسب. آن وقت است که دیگر هیچ وندی نمیتواند کالبد بیجان زبان را دیگرباره به سخن بیاورد. و شأن ساختنی و پائیدنی است. یعنی باید آن را ساخت و پایش کرد. شأن به اقتصاد زبان و تاریخ زبان و جایگاه آن در رسانه گره خورده است. زبانی که اقتصادی نابهسامان داشته باشد و زبانوراناش مخاطب شبکههای خارجیزبان شده باشند، باید احساس نگرانی کند. از این نظر، رپ کُرهای و «حریم سلطان» از موشک قارّهپیما و پهپاد بیرقدار خطرناکتر و کاریترند. بنابراین، تا زمانی که دربارهی تاریخ ایران، شاهنامه و روایتهای ملّی و داستانهای ایرانی سریال نسازیم و همزمان در اصلاح وضع اقتصادی و آزادیهای اجتماعی نکوشیم، مردم همچنان به وان و استانبول و دبی میروند و سبک زندگی وارد میکنند. در این صورت انتظار نداشته باشید که به «یارانه» و «پیامک» دل خوش کنند و از سر کلاس زبان ترکی استانبولی و آیلتس بلند شوند و در جلسهی شاهنامهخوانی بنشینند!
حامد باشه آهنگر، زبانشناس